در سال 1725 صنعت دلفت شروع به افول کرد و بسیاری از سفالگران در تهیه سرامیک کف خانه شکست خوردند. در اواخر قرن نوزدهم تنها یک کارخانه سفالی در دلفت باقی ماند: De Porceleyne Fles (بطری چینی).
دو تا از سنتهای تزئینی بزرگ اروپایی، مایولیکا از ایتالیا و اسپانیا و دلفت از هلند بودند. هنگامی که روی سرامیک ها اعمال می شود، این فرآیندهای لعاب قلع اثرات متمایزی ایجاد می کند.
کاشیهای Maiollica حس پر جنب و جوشی از رنگ و طراحی هندسی را نشان میدهند و همانطور که از نام “pavimenti” پیداست، اغلب به عنوان کفپوش استفاده میشدند.
کاشیهای دلفت به تدریج از استفاده از رنگهای پر زرق و برق دور شدند و سبکهای آبی و سفید چینی را که امروزه شناخته شده است، تحت تأثیر قرار دادند.
در قرن نوزدهم بریتانیا پیشگام تولید انبوه کاشی بود. کاشی سازی انگلیسی در طول انقلاب صنعتی به سرعت گسترش یافت، در اواخر دهه 1800 به اوج خود رسید و اندکی پس از آغاز قرن سقوط کرد.
کاشی سازان آمریکایی از دوره رونق مشابهی با همتایان خود برخوردار بودند اما مجبور بودند با واردات انگلیسی رقابت کنند.
جنبش Arts & Crafts صنایع دستی کاشیسازی را دوباره تقویت کرد و به طور گسترده در فضای داخلی برای احاطه شومینه و همچنین تزئین دیوارها استفاده شد.
گرایش در آغاز قرن بیستم به سمت رعایت بهداشت بیشتر، منجر به استفاده از کاشی و سرامیک در آشپزخانه و حمام شد.
حتی متروها با کاشی های سرامیکی به سبک های اغلب متمایز و نقاشی های دیواری رنگارنگ پوشیده شده بودند.
J. & J.G. شرکت Low Art Tile در ماساچوست و سفالهای Rookwood، Grueby و Teco در غرب میانه به دلیل کاشیهای هنری مورد استفاده معمارانی مانند فرانک لوید رایت، اچ. اچ. ریچاردسون و برادران گرین در کالیفرنیا مشهور شدند.
کاشی های سفالی مکزیکی مانند سالتیلو و تالاورا به طور گسترده در جنوب غربی به عنوان لهجه رنگارنگ در داخل و خارج از معماری خشتی مورد استفاده قرار گرفتند.